۳/۰۸/۱۳۸۹

دستورالعملى از آیت اله اصفهانی (کمپانى) طی نامه ای به امام جمعه زنجان


درسای قشنگم سلام

دلت را از توجه الله خالی نکن که اگر همه علوم را داشتی ولی نور خدا را فراموش کردی، خدای ناکرده آن می شود که خالق بمب های مردم کش خواهی شد و اگر درونت برای الله بود، چنان اختراعات و اکتشافات و آثاری به جای می گذاری که همه اش تا ابد برای تو آثار نیکو و باقیات صالحات خواهد بود ان شاء الله
و این دستور العمل از آیت الله کمپانی که در جایی دیگر مشابه آن را از امام  خمینی (ره) هم دیده ام مفید خواهد بود که البته ما همه در این گرفتاریهای نفسانی گرفتار و می گوییم شاید نسل بعدی عنایتی کند و به این جنایاتی که هم نسلی های ما به نام اسلام و انقلاب انجام دادند، گرفتار نشود . شاید نسل شما بشنود و به گوشش بخورد و بفهمد که دین به ریش های بلند و چماق ها و قداره ها و قمه ها و عربده ها و حیدر حیدر کردن ها و سینه چاک بودن ها و لات و الواتی ها نیست ! دین در اخلاق کریمه است و حسن خلق و معاشرت با مردم .

بسم الرحمن الرحیم

سیدى و سندى و مولاى و معتمدى ! اطال الله بقاک و من کل سوء وقاک و رزقنى لقاک !

مدتها بود از مجارى حالات سعادت آیات اطلاعى نداشت و از آنجا هم کسى اطلاع نداده بود، تا آنکه چند یوم (روز) قبل به زیارت رقیمه محترمه شرفیاب گردیده، از صدمات وارده بر وجود محترم خیلى متاثر، ولى بحمدالله که متضمن بشارت رفع نقاهت بود شاکر، و از مراحم و تفقدات حضرتعالى متشکر.

بنده بر حسب وظیفه لازمه همواره به سلامتى و دعاگویى متذکر بوده و خود هم فعلا چندى است مبتلا به نوبه خفیفى هستم، حال تحریز دواى ملین خورده ام و گاهى هم درس شب یا روز ترک شده.

بارى- الحمد لله على کل حال- از ذکرسوال شده بود. اگر چه زیاد است ولى مناسب حال و مقام که در قرآن، منصوص و در کلمات معصومین علیه السلام ماثور است، ذکر یونسیه است: لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین، که در نتیجه آن در خود قرآن منصوص است: فنجیناه من الغم و کذلک ننجى المومنین. و چون غم سالک خلاصى از سجن (زندان) طبیعت است، باید این مقصد بزرگ منظور بوده باشد که نتیجه نجات از سجن طبیعت، ارتقا به عالم قدس است . و بدیهى است که این قسم (گونه) از نتایج، تابع لقلقه لسان نیست، توجه مخصوص به مذکور لازم دارد، و فنا در مذکور، نتیجه نجات او سجن طبیعت و ملازم با بقاء الله است و مشایخ مى فرمودند که اقلا چهارصد مرتبه ذاکر در سجده باشد، که اشرف حالات عبودیت است، خیلى خوب است خرده خرده باید زیاد شود. شاید بعضى که مى شناسید، دو ساعت یا زیادتر این سجده را ادامه داده اند. بهترین اوقات، وقت سحر یا بعد از نماز عشا که وقت انحدار غذاست- که نه معده پر و نه چندان خالى و ضعیف است - و البته توجه به مذکور على الاتصال (پیوسته) لازم است، تا غلبه حال دست دهد و روزنه به عالم ملکوت باز شود و نفس مجرده مشهود گردد: من عرف نفسه فقد عرف الله و آنچه مشایخ طریقتى در ذکر قلبى اصرار دارند، براى همین است که در ذکر لفظى توجه تام غالبا دیر دست مى دهد، ولى نقش در قلب بى توجه، یک مرتبه آن متصور نیست، پس اگر مستدام شود البته زودتر غلبه حال رخ مى دهد، و این مطلبى که عرض شد، فقط براى همین ذکر لفظى که موافق شرع است و همچنین نماز دعا و زیارت- هر کدام که با توجه باشد- موثر است. دیگر آنکه هر کس خداخواه است، باید همیشه حاضر مع الله باشد و لسان او از ذکر او، و قلب او از یاد او خالى نباشد و لو در بیت الخلاء کما اینکه از دستور شارع و اذکارى که در بیت التخلیه وارد شده، انسان مى فهمد اهمیت یاد حق و ذکر او را و امثال جنابعالى که بحمد الله موفق به ارشاد خلق و سوق آنه الى الله هستید، اگر این مطلب محض حفظ مقام ربوبیت و نگاهدارى نتایج زحمات انبیا و ائمه طاهرین علیه السلام است، منافى با آنچه عرض شد، نیست، ولى مع هذا، اوقات خلوات را متمحض براى حق قرار داده، و در توجه بکوش تا خرمنها گل بردارى. زیاده زحمت است، بنده زاده عرض دستبوسى دارد، آقا زاده معظم و مکرم- دامت تاییداته العالیه- را عرض خلوص دارم و السلام علیکم و على من یلوذ بکم.
حرره الجانى محمد حسین الغروى الاصفحانى

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر